ای بنده تو سخت بی وفایی ،
از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ،
نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ،
یاغی شوی و دگر نیایی . . .
ای بنده تو سخت بیوفایی ...
گاهی از نردبان
بالا می رویم تا دستان خدا را بگیریم،
غافل از
اینکه خدا همان
پایین ایستاده و نردبان را گرفته است
تا ما نیفتیم
******
خداوندا
من در کلبه حقیرانه خود
چیزی دارم
که تو
در عرش کبریایی ات نداری،
من چون
تویی را دارم و تو،
چون خودی را نداری.
******
خداوندا
تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک
ولی جالب اینجاست که ....
تو به این بزرگی
من کوچک را فراموش نمیکنی ؛
ولی من به این کوچکی
تو را فراموش کرده ام . . .
دیگران راببخش نه انکه انها لایق
بخششند
بلکه تو لایق
ارامشی
در شهر بودم دیدم هرکس به دنبال چیزی می دود :
یکی به دنبال پول
یکی به دنبال چهره دلکش
یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد
یکی به دنبال نان
یکی هم به دنبال اتوبوسی !
اما دریغ ؛ هیچکس دنبال خدا نبود و خدا به دنبال همه …
.
زندگی هیچ گاه به بن بست نمیرسد
کافیست چشم باز کنی و راههای گشوده بیشماری
را فراروی خود ببینی
خدا که باشد هر معجزه ای ممکن میشود
خدایا مارا ببخش بخاطر همه در هایی که زدیم و هیچکدام
خانه
تو نبود
**********
خدایا ما را ببخش که در کار خیر یا
"جار" زدیم یا
"جا" زدیم
به خدا گفتم بیا جهان را تقسیم کنیم..
اسمون مال من.......ابراش مال تو
دریا مال من........موجاش مال تو
ماه مال من........خورشید مال تو
خدا خندید و گفت..تو بندگی کن همه دنیا مال تو
من هم مال تو
خدایا با دست پر امدم دستی پر از گناه
چشمی پر از امید
بمانم یا برگردم
اسم قاشق را گذاشتی قطار.....هواپیما.....کشتی.....
تا یک لقمه بیشتر بخورم
یادت هست مادر؟
شدی خلبان،ملوان،لوکومتیران....
میگفتی بخور تا بزرگ شوی
و من عادت کردم که هر چیزی را بدون انکه
دوست داشته باشم
قورت بدهم
حتی بغض های نترکیده ام را.........
تعداد صفحات : 9